گروه بینالملل مشرق - در این گزارش نیم نگاهی به وضعیت منابع آبی، معدنی و جاده های ترانزیتی افغانستان خواهیم داشت. در نگاه کلی به افغانستان، خصوصا برای ایرانی ها این فرض وجود دارد که این کشور فقیر منابع مادی بسیار کمی دارد؛ در حالی که وقتی در عمق قضیه ورود پیدا کنیم، نگاهمان متفاوت تر خواهد بود. این گزارش شاید فرع بر مساله انتخابات باشد اما در واقع نخبگان سیاسی داخلی و طرفهای خارجی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نگاه راهبردی به این منابع بکر و تازه دارند. حلقه مفقوده تثبیت قدرت در افغانستان توجه به این منابع است. امری که حامد کرزی را در حسرت استفاده از این برگ برنده برای جلب رضایت شهروندان خویش به سمت نامزد مورد نظر خویش، گذاشته است.
معادن افغانستان
تحقيقات نشان داده است، افغانستان داراي 1400 نوع مواد معدني بوده كه اكثر اين معادن از لحاظ اقتصادي داراي ارزش قابل ملاحظه است.
میزان ذخایر موجود در معدن تازه كشف شده فلزات لیتیوم، آهن، مس، کوبالت و طلا در جنوب افغانستان به حدی است که می تواند این کشور فقیر را به یکی از مهمترین کشورهای معدنی جهان مبدل نماید. چند ماه قبل مسوولين وزارت معادن افغانستان ذخاير بزرگ اورانيوم و طلا در ولايت هرات را كشف نمودند كه به گفته آنان از هر تن سنگ، مي توان يك كيلوگرم طلای خالص به دست آورد (1). بدیهی است که رسيدن به اين جایگاه اقتصادي، نيازمند سرمايه گذاري كلان است تا در نتيجه آن بتوان تغييرات اساسي در وضعيت عمومي زندگي مردم ايجاد نمود.
استخراج و بهره برداري اين معادن علاوه بر ظرفيت سازي مناسب براي سرمايه گذاري، نيازمند سرمايه هاي كلان اقتصادي هم هست كه در توان سرمايه گذاران داخلي و ملي نيست. حقيقت اين است كه روند استخراج معادن افغانستان سالها طول خواهد كشيد و اين مسئله موجب تغيير زود هنگام در زندگي افغان ها نخواهد شد؛ به اين معني كه به سالها وقت و سرمایه گذاری های گسترده نیاز است تا بخش معدن در افغانستان رشد کرده و این کشور بتواند عملا از معادن غنی خود سود ببرد.
علاوه بر طولاني بودن روند استخراج، موانع ديگري نيز فراروی اين امر وجود دارد که آنها را ذکر می کنیم (2).
- ناامني روز افزون و افزايش خشونت هاي بي شمار و غير قابل مهار
- حکومت داری ضعیف: در شرایطی که افغانستان با درگیری های گسترده میان نيروهاي مخالف دولت و نیروهای دولتی و بین المللی روبروست، دشوار است كه بتوان سرمایه گذاران خارجی را حاضر به هزینه کردن پولهای هنگفت در افغانستان نمود. از جانب ديگر، در صورتی که ارزش استراتژیک افغانستان بلافاصله افزایش یابد، این احتمال وجود دارد که تلاش کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ جهان بر سر افزایش نفوذ شان در این کشور داغ تر شود.
- عدم شفافیت در قراردادها: سابقه سو استفاده در اين بخش و خبر اختلاس 30 میليون دلاری توسط وزير سابق معادن اين احتمال را قوي تر مي سازد. روزنامه آرمان ملی سال در 1391، مقامات وزارت معادن را متهم به اختلاس ۴۰ میلیون دلاری در قرارداد سه ساله وزارت معادن با شرکت "گنج حضور" نموده بود.
منابع آبی افغانستان
در تقسیم بندی کشورها به لحاظ داشتن منابع آب افغانستان در زمره کشورهایی نیست که با کمبود منابع آب مواجه اند. افغانستان دارای ۷۵ میلیارد مترمکعب آب شیرین درسال است که ۵۷ میلیارد متر مکعب آن را آبهای سرزمینی و ۱۸ میلیارد متر مکعب آن را آبهای زیر زمینی تشکیل داده است (3).
افغانستان با تولید 75 میلیارد متر مکعب آب در هر سال می تواند به نحو احسن به سوی توسعه اقتصادی گام بردارد؛ حال آن که طی ده سال گذشته متاسفانه برنامه جامع و کاملی - که عملی شده باشد – در خصوص مدیریت سیستم آب از سوی دولت و مشاورین وزارتخانه های مختلف بهویژه وزارت انرژی و آب، وزارت زراعت و آبیاری و وزارت فوایدعامه تهیه و عملی نشده است؛ به همین دلیل است که از 75 میلیارد متر مکعب آب سالانه فقط از بیست و سه میلیارد مترمکعب آن استفاده میشود.
تنها اقدام صورت گرفته از سوی دولت حامد کرزی، تدوین قانون آب و در کنار آن تلاش هایی برای جلوگیری از حفر غیر قانونی چاه ها، محکم سازی کناره های دریای آمو و اصلاح شبکه های آبیاری، مواردی است که مقامات وزارت انرژی و آب دولت افغانستان از آن به عنوان دستاورد های مهم یاد میکنند (4).
از دید کارشناسان، این دستاوردها اگر چه با ارزش اند اما دولت افغانستان می توانست طی ده سال گذشته و با استفاده به جا از کمکهای بین المللی مواردی را در دستور کار قرار دهد که به گونه ای باعث تقویت زیر بناها در بخش سیستم آب افغانستان می شد. به طور نمونه می توان به بهره برداری از آب هلمند ، آمو، کابل و هریرود توسط دولت اشاره نمود.
به طور خلاصه می توان گفت، ضعف در مدیریت این منابع عظیم آبی، مشکلات سیاسی حل ناشده ناشی از استفاده آب با کشورهای همسایه، فقدان نیروی انسانی متخصص در رأس مدیریت منابع آبی کشور، اطلاعات ناکامل در مورد حوزه های آبی، نبود یک نگاه استراتژیک به آب به مثابه یک پارامتر عمده در توسعه اقتصادی، سطح پایین آگاهی در مورد استفاده بهتر از آب و نبود زیربناهای مدرن آبیاری همگی باعث شده اند که با وجود این منابع عظیم آبی، افغانستان با کمبود شدید آب و مواد غذایی مواجه باشد (5). مدیریت سالم منابع آبی کشور به خصوص مهار آب های مرزی و تبدیل آن به آب های مولد در زراعت و تولید انرژی می تواند یک عنصر مهم برای تغییر وضعیت اقتصادی افغانستان باشد.
جاده ترانزیت (شاهراه حلقوی)
در اقتصاد امروز نیز به بخش حمل و نقل توجه خاصی صورت می گیرد و همواره سعی بر آن است تا از مناسب ترین سیستم حمل و نقل که از لحاظ اقتصادی به صرفه، از لحاظ زمانی در برگیرنده وقت کم و از لحاظ رفاه و آسایش دارای تجهیزات و امکانات مدرن برای راحتی هر چه بیش تر مسافرین و ایمنی هر چه بیشتر مواد و کالاهای انتقالی باشد، استفاده گردد.
اهمیت و نقش راه های مواصلاتی و سیستم های ترانزیتی در افغانستان بدین گونه است. در شرایطی که افغانستان محاط به خشکی است و از سوی دیگر نیز موقعیت جغرافیایی افغانستان به نحوی است که پیوند دهنده کشورها و مناطق مختلف آسیا می باشد، احیا و انکشاف سیستم های ترانزیتی می تواند نقش مهمی را در رشد و توسعه اقتصاد و تجارت افغانستان بازی کند (6).
مهمترین جاده ترانزیتی، شاهراه حلقهای افغانستان است. این شاهراه ۱۶ ولایت را به هم وصل میکند و راه ارتباطی میان شهرهای بزرگی چون کابل، غزنی، قندهار، فراه، هرات و بلخ است. این شاهراه دارای طول 3360 کیلومتری است. گفته میشود که بیشتر از دو سوم جمعیت افغانستان در فاصله پنجاه کیلومتری این شاهراه زندگی میکنند(7).
این شاهراه از کابل شروع شده پس از گذشتن از ولایات پروان، بغلان، سمنگان، بلخ، شبرغان، میمنه، بادغیس، هرات، فراه، هلمند، قندهار، غزنی و وردک به طور حلقوی دوباره به کابل میرسد.
ادامه دارد...
منابع:
تحقيقات نشان داده است، افغانستان داراي 1400 نوع مواد معدني بوده كه اكثر اين معادن از لحاظ اقتصادي داراي ارزش قابل ملاحظه است.
میزان ذخایر موجود در معدن تازه كشف شده فلزات لیتیوم، آهن، مس، کوبالت و طلا در جنوب افغانستان به حدی است که می تواند این کشور فقیر را به یکی از مهمترین کشورهای معدنی جهان مبدل نماید. چند ماه قبل مسوولين وزارت معادن افغانستان ذخاير بزرگ اورانيوم و طلا در ولايت هرات را كشف نمودند كه به گفته آنان از هر تن سنگ، مي توان يك كيلوگرم طلای خالص به دست آورد (1). بدیهی است که رسيدن به اين جایگاه اقتصادي، نيازمند سرمايه گذاري كلان است تا در نتيجه آن بتوان تغييرات اساسي در وضعيت عمومي زندگي مردم ايجاد نمود.
علاوه بر طولاني بودن روند استخراج، موانع ديگري نيز فراروی اين امر وجود دارد که آنها را ذکر می کنیم (2).
- ناامني روز افزون و افزايش خشونت هاي بي شمار و غير قابل مهار
- حکومت داری ضعیف: در شرایطی که افغانستان با درگیری های گسترده میان نيروهاي مخالف دولت و نیروهای دولتی و بین المللی روبروست، دشوار است كه بتوان سرمایه گذاران خارجی را حاضر به هزینه کردن پولهای هنگفت در افغانستان نمود. از جانب ديگر، در صورتی که ارزش استراتژیک افغانستان بلافاصله افزایش یابد، این احتمال وجود دارد که تلاش کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ جهان بر سر افزایش نفوذ شان در این کشور داغ تر شود.
- عدم شفافیت در قراردادها: سابقه سو استفاده در اين بخش و خبر اختلاس 30 میليون دلاری توسط وزير سابق معادن اين احتمال را قوي تر مي سازد. روزنامه آرمان ملی سال در 1391، مقامات وزارت معادن را متهم به اختلاس ۴۰ میلیون دلاری در قرارداد سه ساله وزارت معادن با شرکت "گنج حضور" نموده بود.
منابع آبی افغانستان
در تقسیم بندی کشورها به لحاظ داشتن منابع آب افغانستان در زمره کشورهایی نیست که با کمبود منابع آب مواجه اند. افغانستان دارای ۷۵ میلیارد مترمکعب آب شیرین درسال است که ۵۷ میلیارد متر مکعب آن را آبهای سرزمینی و ۱۸ میلیارد متر مکعب آن را آبهای زیر زمینی تشکیل داده است (3).
افغانستان با تولید 75 میلیارد متر مکعب آب در هر سال می تواند به نحو احسن به سوی توسعه اقتصادی گام بردارد؛ حال آن که طی ده سال گذشته متاسفانه برنامه جامع و کاملی - که عملی شده باشد – در خصوص مدیریت سیستم آب از سوی دولت و مشاورین وزارتخانه های مختلف بهویژه وزارت انرژی و آب، وزارت زراعت و آبیاری و وزارت فوایدعامه تهیه و عملی نشده است؛ به همین دلیل است که از 75 میلیارد متر مکعب آب سالانه فقط از بیست و سه میلیارد مترمکعب آن استفاده میشود.
تنها اقدام صورت گرفته از سوی دولت حامد کرزی، تدوین قانون آب و در کنار آن تلاش هایی برای جلوگیری از حفر غیر قانونی چاه ها، محکم سازی کناره های دریای آمو و اصلاح شبکه های آبیاری، مواردی است که مقامات وزارت انرژی و آب دولت افغانستان از آن به عنوان دستاورد های مهم یاد میکنند (4).
از دید کارشناسان، این دستاوردها اگر چه با ارزش اند اما دولت افغانستان می توانست طی ده سال گذشته و با استفاده به جا از کمکهای بین المللی مواردی را در دستور کار قرار دهد که به گونه ای باعث تقویت زیر بناها در بخش سیستم آب افغانستان می شد. به طور نمونه می توان به بهره برداری از آب هلمند ، آمو، کابل و هریرود توسط دولت اشاره نمود.
به طور خلاصه می توان گفت، ضعف در مدیریت این منابع عظیم آبی، مشکلات سیاسی حل ناشده ناشی از استفاده آب با کشورهای همسایه، فقدان نیروی انسانی متخصص در رأس مدیریت منابع آبی کشور، اطلاعات ناکامل در مورد حوزه های آبی، نبود یک نگاه استراتژیک به آب به مثابه یک پارامتر عمده در توسعه اقتصادی، سطح پایین آگاهی در مورد استفاده بهتر از آب و نبود زیربناهای مدرن آبیاری همگی باعث شده اند که با وجود این منابع عظیم آبی، افغانستان با کمبود شدید آب و مواد غذایی مواجه باشد (5). مدیریت سالم منابع آبی کشور به خصوص مهار آب های مرزی و تبدیل آن به آب های مولد در زراعت و تولید انرژی می تواند یک عنصر مهم برای تغییر وضعیت اقتصادی افغانستان باشد.
جاده ترانزیت (شاهراه حلقوی)
در اقتصاد امروز نیز به بخش حمل و نقل توجه خاصی صورت می گیرد و همواره سعی بر آن است تا از مناسب ترین سیستم حمل و نقل که از لحاظ اقتصادی به صرفه، از لحاظ زمانی در برگیرنده وقت کم و از لحاظ رفاه و آسایش دارای تجهیزات و امکانات مدرن برای راحتی هر چه بیش تر مسافرین و ایمنی هر چه بیشتر مواد و کالاهای انتقالی باشد، استفاده گردد.
مهمترین جاده ترانزیتی، شاهراه حلقهای افغانستان است. این شاهراه ۱۶ ولایت را به هم وصل میکند و راه ارتباطی میان شهرهای بزرگی چون کابل، غزنی، قندهار، فراه، هرات و بلخ است. این شاهراه دارای طول 3360 کیلومتری است. گفته میشود که بیشتر از دو سوم جمعیت افغانستان در فاصله پنجاه کیلومتری این شاهراه زندگی میکنند(7).
این شاهراه از کابل شروع شده پس از گذشتن از ولایات پروان، بغلان، سمنگان، بلخ، شبرغان، میمنه، بادغیس، هرات، فراه، هلمند، قندهار، غزنی و وردک به طور حلقوی دوباره به کابل میرسد.
ادامه دارد...
منابع:
(2) http://afghanistan2002.blogfa.com/post/97
(4) http://www.bawar.blogfa.com/post-71.aspx
(1) http://www.dw.de/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%
(6) http://geo-of-afg.blogfa.com/post/16